گاهی ستونهای یک بنگاه بزرگ اقتصادی از دل روزهای دشوار و پرفراز و نشیب یک خانه، در پرتو عشق و امید ساخته میشود.
«رهنمای دوم»، روایت بزرگمرد کارآفرین ایرانی، استاد محمدکریم فضلی از همسفر عاشقی است که با گذشت و ایثار، از فروختن جهیزیه و بافتن ژاکت، در شبهای سرد گرفته تا همراهی در روزهای سخت بدهکاری، شانهبهشانهی یک کارآفرین مستقل ایستاد.
و از دیرباز تا امروز، رد پای تلاش استاد، بر جای جای کهن دیارمان، ایرانِ جان، با اشتغالآفرینی برای هزاران نفر و افتخار تولیدات ملی نمایان است و این مسیر پر عشق، تا فرداها نیز ادامه خواهد داشت.
یادگار او هزاران هزار سفرهای است که گسترده میشود و دستانی که عاشقانه به سوی آسمان بلند است.
گلرنگ نوشت:
ره آفرین در ره نمای دوم خود به تصویر میکشد که گاهی حتی بنیانگذاران بزرگترین مجموعههای خصوصی و مستقل کشور، روزی بر گلیم سادهای زندگی میکردند و در مسیرهای صعب و دشوار روزگار را به سختی میگذراندند اما با توکل، همت، امید و تلاش، چراغی را برافروختند که امروز به برکت اشتغالی پایا و پویا، مسیر هزاران هزار خانواده را نور میبخشد.
ره آفرین؛
از دیرباز، تا امروز، برای فردا
وقتی رویایی بزرگ، از دل سالهایی آغاز میشود که تنها سرمایه ایمان است ... در این حکایتِ ره آفرین، پسر از ...
متن خبردر این حکایت، رهآفرین چنین میگوید: کارآفرینی، از احترام به انسان آغاز میشود و با مهر، دانش و پایداری به ...
متن خبردر سال ۱۳۶۴، زمانی که بسیاری از تولیدکنندگان ناگزیر به تعدیل نیرو شدند، استاد محمدکریم فضلی راهی متفاوت برگزید؛ با توکل، تدبیر ...
متن خبر